خلاصه داستان:

ایزوکی ایبا به خاطر ناپدید شدن پدرش،وارد کسب و کار خونوادگیش شده: یه سرویس اعزام جادوگر به نام "استرال". استرال اساسا جادوگرا و موجودات فراطبیعی زیادی رو برای کمک به کسانی که به جادو نیاز داشتن فرستاده. حالا سوزوکی به عنوان یه رهبر، باید محکم،فرمان دهنده، و قابل اعتماد باشه، ولی اینجا یه مشکلی هست، اون یه ترسوئه. همینطور برای داشتن تجارت موفق اون مجبوره با کارکنانش در ارتباط باشه،که با توجه به شخصیت و عدم توانایی جادوییش مشکلتر به نظر میرسه.اما نباید با کارکنانش برخورد کنه و همچنین مجبوره با کسانی که تجارتش رو تهدید میکنن مقابله کنه.